English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4198 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
lenticulate U ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
mist U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
mists U کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
blip U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
blips U علامت کوچک روی نوار یا فیلم برای نشان دادن موقعیت
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
merry dancers U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris U شفق شمالی [که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary U بین ذرات در داخل ذرات
cassettes U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
cassette U کاست فیلم عکاسی جعبه حاوی فیلم
to put forward U برجسته نمودارکردن
snarled U نمودارکردن بغرنج کردن
snarling U نمودارکردن بغرنج کردن
snarls U نمودارکردن بغرنج کردن
snarl U نمودارکردن بغرنج کردن
pancromic U فیلم چند رنگه فیلم چندحالته
reel U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeled U قرقره فیلم حلقه فیلم
reels U قرقره فیلم حلقه فیلم
reeling U قرقره فیلم حلقه فیلم
projection print U روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
filmstrip U نوار فیلم اسلایدهای بشکل نوار فیلم
ingredients U ذرات
ingredient U ذرات
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
intermolecular U بین ذرات
roily U پر از ذرات رسوبی
molecular attracticm U جاده ذرات
particle physics U فیزیک ذرات
blood corpuscles U ذرات خون
barrier penetration by particles U نفوذ ذرات در سد
radioactive rays U ذرات رادیواکتیو
sand blasting U ذرات سنگ
allergen U ذرات الرژی زا
intermolecular U در داخل ذرات
denseness U تراکم ذرات
planetesimal U ذرات سیارهای
cosmic particles U ذرات کیهانی
fundamental particles U ذرات بنیادی
weight of solids U وزن ذرات
elementary particles U ذرات بنیادی
metal foulings U ذرات فلز
gemmule U یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
widget U آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
particulate U دارای ذرات ریز
absorption of charged particles U جذب ذرات باردار
pollinium U توده ذرات گرده گل
thershold temperature U استانه دمای ذرات
particle physics U فیزیک ذرات اتمی
emulsioned U ذرات چربی دراب
scattering of alpha particles U پراکندگی ذرات الفا
segregation U تفکیک ذرات بتن
effective size of grain U قطر موثر ذرات
cascade impactor U دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
emulsions U ذرات چربی دراب
emulsion U ذرات چربی دراب
emulsioning U ذرات چربی دراب
nebulize U تبدیل به ذرات کردن
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
polymerization U ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
cohesion U التصاق یا قوه جاذبه ذرات
dispersion U متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
isometric U دارای ذرات ریز متساوی
emulsifying U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis U افزودگی ذرات سفید خون
isometrics U دارای ذرات ریز متساوی
fall out U ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsified U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifies U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify U بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
granulate U دارای ذرات ریز کردن
increments U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger U بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment U فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board U تخته کوچک برای موجهای کوچک
achondrite U سنگ الماس بدون ذرات گرد
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
suspensoid U محلول سریشمی دارای ذرات معلق
cohesion U نیروی جاذبه بین ذرات همگن
nucleon U ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
schiller U تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
grain orientation U طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
grain size classification U طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
micronize U بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
dispersoid U پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
loads U فیلم
load U فیلم
film U فیلم
filmed U فیلم
film leader U فیلم
emulsioning U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
emulsioned U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
electrophoresis U حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
emulsions U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
texture U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures U طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
charge neutrality U تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
atomizes U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
kinetic theory of heat U عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
haze U غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
atomized U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
synchrotron U دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomizing U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
amylose U مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
atomised U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize U تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion U تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
as good as a play <idiom> U مثل فیلم
picturize U فیلم برداشتن از
moving picture U فیلم سینما
microfilmed U میکرو فیلم
peepshow U فیلم شهوانی
filmed U فیلم سینما
acetate film U فیلم استاتی
advertising spot U فیلم تبلیغاتی
negative film U فیلم منفی
peepshows U فیلم شهوانی
x ray film U فیلم رونتگن
phonofilm U فیلم سخنگو
film U فیلم سینما
microfilms U ریز فیلم
microfilms U میکرو فیلم
talkies U فیلم ناطق
film-strip U نوار فیلم
talkie U فیلم ناطق
cinematograph U اپارات فیلم
microfilming U ریز فیلم
microfilmed U ریز فیلم
telefilm U فیلم تلویزیونی
film U فیلم عکاسی
microfilm U میکرو فیلم
microfilm U ریز فیلم
filmed U فیلم عکاسی
film strip U نوار فیلم
film-strips U نوار فیلم
phonofilm U فیلم صدادار
microfilming U میکرو فیلم
instruction film U فیلم اموزشی
filmy U فیلم مانند
instruction film U فیلم درسی
positive film U فیلم مثبت
reversal film U فیلم معکوس
film developer U سازنده فیلم
film recorder U ضباط فیلم
filmstrip U فیلم سینمایی
filmiest U فیلم مانند
filmier U فیلم مانند
film recorder U فیلم نگار
film reader U فیلم خوان
binder U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
physical analysis U جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
binders U ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomisers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosols U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosol U ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizer U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
atomizers U دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
knobble U برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin U لیوان کوچک پیمانه کوچک
filmstrip U فیلم عکاسی 53 میلمتری
metol U دوای فهور فیلم
cinematograph U دوبین فیلم برداری
image format U اندازه فیلم عکاسی
talkies U صنعت فیلم ناطق
talkie U صنعت فیلم ناطق
playoffs U نشان دادن فیلم
film advance mode دکمه رد کردن فیلم
scenario U متن فیلم سینمایی
rerun U نمایش مجدد فیلم
camera magazine U کاست فیلم دوربین
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
magnetic film storage U ذخیره فیلم مغناطیسی
magnetic film U لایه فیلم مغناطیسی
magnetic film memory U حافظه با فیلم مغناطیسی
playoff U نشان دادن فیلم
film badge U برگ شناسایی فیلم
Color films(T. V). U فیلم ( تلویزیون ) رنگی ؟
false colour U فیلم رنگی مصنوعی
Make three copies of each film. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
dubs U فیلم را دوبله کردن
dub U فیلم را دوبله کردن
dubbed U فیلم را دوبله کردن
geneva stop U سیستم نگهدارنده فیلم
technicolour U روش فیلم رنگی
fast-forward U جلو زدن فیلم
dispersion hardening U سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
semidocumentary U فیلم سینمایی نیمه مستند
exposure adjustment knob دکمه نمایش تعداد فیلم
Recent search history Forum search
2لب آب
2لب آب
1فیلم اموزش صنایع دستی
1روی پوسته تخم مرغ قدم برداشتن چه اصطلاحی در زبان انگلیسی دارد؟
1رزیتا
4express, overexpression
1دلخوشیهای کوچک را در بدترین شرایط زندگی فراموش نمیکنم
1Wish You Well
3معنی کلمه retraction چیست؟
1diegesis
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com